چای یا قهوه؟

وب نوشته‏های بهرام جلالی‏پور

Tuesday, June 13, 2006

نگاهی به کتاب کالبد شناسی درام

نگاهی اجمالی به کتاب کالبد شناسی درام نوشته مارجوری بولتون و ترجمه رضا شیرمرز، نشر قطره، 1382

کتاب در سه فصل؛ با عناوین مبانی، مطالعه برای امتحان و درام، تجربه ای زنده می کوشد به تعبیر عنوان خود، به «کالبد شناسی درام» بپردازد. البته، چنان که از تاریخ نگارش کتاب و محتوای مباحث آن بر می آید، بیشتر درام کلاسیک منظور نظر نویسنده بوده است. با این حال، در همین مطالعه نیز با آنکه نویسنده اغلب اوقات اصالت را به اجرا می دهد و در مقایسه، نمایشنامه را اثری ناقص می داند که تنها با اجراست که کامل می شود، (او حتی روایت شفاهی را نیز معتبر تر از روایت کتبی می داند.) با این حال، اغلب این نمایشنامه ها هستند که مورد بررسی او قرار می گیرند. علت نیز کاملا واضح است زیرا نمایشنامه، همچنان اصلی ترین ماده مطالعات دراماتیک محسوب می شود.

دیگر آنکه نویسنده مباحث خود را هرگز در قالب طرحی منسجم به مخاطب ارائه نمی کند. در واقع، مخاطب کورمال کورمال و بی آنکه بداند به کجا می رود، به دنبال نویسنده کشیده می شود و حداکثر چیزی که نصیب اش می شود اطلاعات یا تجربیات تکه تکه و پراکنده ای است که گاه در لابه لای برخی صفحات گنجانده شده بی آنکه به واقع تازه تر از مباحث کتاب های عمومی فن نمایشنامه نویسی باشند.

از طرفی، در این به قول نویسنده «کالبدشناسی» جای خالی «تشریح» برخی عناصر اساسی درام مثل زمان و مکان وجود دارد و سایر عناصر آن نیز به گوشه ای شتابزده تشریح می شود. مثلا در صفحه 54 از چهار عنصر زمینه چینی (در ترجمه حاضر «معرفی»)، بحران، گره افکنی (در ترجمه حاضر «پیچیدگی») و گره گشایی فقط نام برده می شود و به بهانه آنکه «هنر را نمی توان با فرمول سنجید و کالبدشناسی کرد»، از تشریح این عناصر چشم پوشی می کند.

اکثر قریب به اتفاق مباحث کتاب قدیمی – حداقل در مقایسه با تحولات درام در این دو سه دهه اخیر- و شامل صدور احکامی کلی و قابل بحث است. در این مورد صرفا به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم: «معمولا وقتی درون مایه اصلی یک نمایشنامه عشق است، می توان شباهت هایی میان آن اثر با آثار دیگر یافت» (ص 71) یا: «درام نویسانی که از حوادث تاریخی الهام می گیرند باید از صحت این حوادث اطمینان حاصل کنند.» (ص 75) یا: «پرده و صحنه، صرفا یک تقسیم بندی قراردادی هستند و از اهمیت هنری و زیبایی شناسانه برخوردار نیستند.» (ص 85). و بالاخره: «در مطالعه نمایشنامه های تاریخی باید به این نکته توجه داشت که شاید نمایشنامه ای که در حال حاضر مبتذل و کم ارزش می نماید در زمان نگارش ارزش فراوانی داشته است» (ص 73) برای روشن ساختن میزان کلی گویی مباحث کتاب، در مورد همین عبارت اخیر می توان این ایراد را متوجه نویسنده دانست که در صدور این حکم بین محتوا و ساختار هنری تفکیک قائل نشده؛ حکمی که نویسنده می دهد فقط اختصاص به نمایشنامه های تاریخی ندارد و هر نوع اثر دیگری را نیز می تواند شامل شود. در واقع، این محتوای اثر نیست که باعث تازگی یا کهنگی آن می شود بلکه نوع نگاه هنرمند و نیز سنت های حاکم بر زیبایی شناسی ذوق هنری هر دوره است که ارزش هنری یک اثر را معین می کند.

از طرفی، عبارت فوق را بایستی مصداق مباحث خود کتاب «کالبدشناسی درام» دانست. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، شاید این مباحث در دوران انتشار کتاب یعنی دهه هفتاد (با توجه به تاریخ نشر کتاب در سال 1968) شامل مباحثی معتبر و فراگیر می شده است (که البته در این نیز تردید است)، اما در مقایسه با اشکال متنوع درام در چند دهه اخیر، اغلب مباحث کتاب قابل تامل و نقد است. نمی توان فهمید که کدام ویژگی باعث شده کتاب اثری باشد که «نویسنده از چهارده سالگی آرزوی نگارش آن را داشته» است.

از این جهت، ایراد اصلی را بایستی متوجه مترجم کتاب دانست که کتابی را برای ترجمه برگزیده است که اکثر مباحث آن تازگی و اعتبار خود را از دست داده اند.

ایراد دیگر، به رغم ترجمه نسبتا قابل قبول اثر، غفلت مترجم از پیدا کردن معادل مناسب یا حداقل رایج برخی واژگان تخصصی حوزه تئاتر است. پیشتر به دو سه نمونه از این دست واژگان اشاره شد. همچنین، در شرایطی که مترجم با وسواس خاصی صورت لاتین اسامی اشخاص و آثار را در زیرنویس ارائه کرده، از آوردن معادل واژگان تخصصی غفلت کرده است. غفلتی که می تواند به ایجاد سوء تفاهم در دریافت خواننده بیانجامد مثلا در صفحه 89 اختصاص دو کلمه «گویا» در برابر representational و «تراکم» در برابر concentration درک مفهوم قطعه را به طور کامل دشوار ساخته اند.

نسخه پی دی اف این مطلب در روزنامه آینده نو قابل مطالعه است

Labels: