چای یا قهوه؟

وب نوشته‏های بهرام جلالی‏پور

Friday, June 03, 2005

از پست و بلند پژوهش

همواره جای خالی لغت نامه ای تشریحی در زمینه هنر تئاتر احساس می شده و سردرگمی های مربوط به یافتن معادل هایی مناسب برای واژگان تخصصی تئاتر و تعریف دقیق و علمی این واژگان گاه سوء تفاهم هایی بسیار جدی را در میان دست اندرکاران و علاقه مندان این حوزه به وجود آورده است. تا آنجا که هنوز تلقی های نادرستی از مفهوم واژه هایی مثل میزانسن, ریتم, کارکتر و ... وجود دارد. مثلا برخی منتقدان واژه شخصیت را به تناوب معادل واژگان اکتور, پرسوناژ, تیپ و کارکتر به کار می برند و در عین حال گاهی عین همین واژگان نیز در زبان فارسی استفاده می شود و اغلب ناشی از گرته برداری واژگانی از زبان های خارجی, به ویژه زبان های فرانسه و انگلیسی بوده است.

به همین دلیل, مشاهده کتاب "فرهنگ جامع تحلیلی تئاتر" در بدو امر بسیار خوشحال کننده و خصوصا دو صفت "جامع" و "توصیفی" مندرج در عنوان کتاب بسیار اشتهاء برانگیز و جذاب می نماید؛ اما متاسفانه این اشتهاء به دلایلی که برخواهم شمرد به زودی کور می شود:

کتاب در دو بخش فرهنگ اصطلاحات و معرفی مشاهیر (اعلام) تئاتر تنظیم شده است. مدخل های بخش اول, همانطور که مترجمان نیز در پیش گفتار ذکر کرده اند, مستقیما از کتاب های فرهنگ تئاتر(Dictionnaire du théâtre) اثر پاتریک پاویس (Patric Pavis) و کتابچه تئاتر, زبان و ابزارهایش (Le théâtre, ses métiers, son langage) اثر اگنس پیرون (Agnès Pierron) و اکثر قریب به اتفاق مدخل های بخش دوم از کتاب دایره المعارف تئاتر (Dictionnaire encyclopédique du théâtre) ترجمه و استفاده شده است و با این توصیف معلوم نیست چرا نام تالیف بر کتاب نهاده شده است و منظور از پروژه پژوهشی مورد ذکر در پیشگفتار کتاب که علی القاعده بایستی فعالیتی تحقیقی و نقادانه باشد چه بوده است؟

اما درباره بخش اول کتاب:

کتاب فرهنگ تئاترپاتریک پاویس منبع مورد استفاده در تالیف (اگر بتوان نام تالیف را بر آن نهاد) بخش اول کتاب, اگرچه یکی از معتبرترین فرهنگ های تشریحی در حوزه تئاتر است, خالی از لغزش نیست و نویسنده کتاب در مورد برخی موضوعات, خصوصا مدخل هایی که با تخصص اصلی او یعنی نشانه شناسی تئاتر فاصله داشته است, تنها کوشیده مواد موجود را جمع آوری کند و از پردازش نقادانه آنها خودداری کرده است. ( به عنوان نمونه نگاه کنید به مطالبی که ذیل مدخل مونتاژ گردآوری شده است) . به این ترتیب, عملا جای برخورد کارشناسانه و نقادانه با مطالب کتاب باقی می مانده و رویکرد مترجمان به فرهنگی دیگر برای تکمیل مباحث کتاب توجیه پذیر می نموده است اما متاسفانه کتابی که به این منظور انتخاب شده, یعنی کتاب اگنس پیرون, واجد این خصوصیات نبوده و از اعتبار لازم برای کار فرهنگ نویسی برخوردار نیست. کاش مترجمان محترم حد اقل فرهنگ کاملتری را که همین نویسنده هشت سال بعد یعنی در سال 2002 با بسط دادن و کامل کردن مدخل های کتابچه قبلی خود تهیه کرده و تحت عنوان فرهنگ زبان تئاتر (Dictionnaire de la langue théâtre) منتشر کرده به عنوان ماخذ انتخاب کرده بودند. در "فرهنگ جامع تحلیلی تئاتر" مباحث بسیار مهمی مثل کارکتر (Caractère), تجزیه و تحلیل روایت (Analyse du récit) و حتی سیستم برشتی (Brechtien) از کتاب پاویس مورد غفلت قرار گرفته که موضوعاتی بسیار فرعی تر مثل آبونمان (Abonnement) و فراش تماشاخانه (Aboyeur) از کتاب پیرون نقل شده است. فرایند سلیقه ای حذف مدخل های کتاب پاویس گاهی نیز شامل حذف بخشی از یک مدخل بوده است. مثلا در بخش الگوهای کنشی (ص4) معلوم نیست به چه دلیل مدل آنی اوبسفلد (Anne Ubersfeld) حذف شده است

دیگر اینکه کتاب پاویس شامل معادل واژگان فرانسوی به سه زبان انگلیسی, آلمانی و اسپانیایی بوده که مشخص نیست مترجمان محترم به چه دلیل از ذکر این معادل ها اجتناب کرده اند. در حالیکه درج این معادل ها و تنظیم نمایه های الفبایی جداگانه (Index) خواننده آشنا به دیگر زبان ها و خصوصا آشنا به زبان انگلیسی را نیز سودمند می افتاد. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که سال هاست زبان فرانسه جایگاه خود را به عنوان نخستین زبان خارجی در مدارس و دانشگاه ها از دست داده است و اکثر دانش آموختگان و دانشجویان جدید آشنایی چندانی با آن ندارند. در نتیجه فرهنگ مورد بحث چندان به کارشان نمی آید. مضافا اینکه در کتاب مذکور حتی از تنظیم و ارائه فهرست الفبایی فارسی- فرانسه نیز خودداری شده و خواننده علاقه مند به یافتن معادل فرانسه واژگان فارسی (مثل واژه "شخصیت") سردرگم می شود.

نکته بعدی آنکه پاویس همه جا در کتاب خود منبع اصلی مطالب را ذکر کرده است در حالیکه اثر ترجمه شده این منابع را حذف کرده است و تمام مطالب بدیهی و ازقول یک نفر تلقی می شود. همچنین, در منبع اصلی, وقتی در متن یک مدخل به اصطلاحی اشاره می شود که مدخلی مستقل دارد, خواننده به مدخل دوم ارجاعی داده می شود. کاری که از ویژگی های بدیهی و اولیه هر فرهنگ معتبر است. در حالی که در اثر ترجمه شده از انجام این ارجاع بدیهی خودداری شده است. این مسئله جدا از آنکه خواننده را از جست و جوی سریع و پیوسته مطالب مرتبط محروم می سازد, موجب شده سردرگمی های بسیاری در معادل سازی واژگان وجود داشته باشد. به عنوان مثال؛ کلمه اپیزود در مدخل تنش (ص 465) به "ماجرا" ترجمه شده است در حالیکه همین کلمه در مدخل اصلی (ص 138) به "بند, بخش, رویداد فرعی, واقعه فرعی" ترجمه شده است. یا در مدخل مونتاژ (ص 279) کلمه سکانس از متن اصلی تحت عنوان "پی رفت" ترجمه شده در حالیکه همین واژه در مدخل اصلی (ص 434) به "بند" و "پاره" ترجمه شده است. مشخص نیست که چرا مترجمان در معادل سازی واژگان به آثار قبلی توجه نکرده اند و چرا وقتی در دستیابی به یک معادل واحد (خصوصا در مورد واژگانی مثل مونتاژ, سکانس, اپیزود و ... که در زبان فارسی عینا هم به کار می روند) اجماع نیافته اند, همچنان بر معادل سازی اصرار ورزیده اند؟

در معادل یابی سایر واژگان و اصطلاحات هم جای اما و اگر های فراوانی باقی مانده است. در این مورد به ذکر دو نمونه اکتفا می کنیم: واژه Mystère (ص 291) به "شبیه خوانی" ترجمه شده است. واژه ای که گونه ای نمایش مذهبی ایرانی را به ذهن متبادر می سازد که با مولفه های خاصش از تمام انواع نمایش مذهبی غربی متمایز است. همچنین, در صفحه ده کتاب, کلمات بازیگر در مقابل Acteur و هنرپیشه در مقابل Comédien قرار گرفته و تفاوت معنایی این دو واژه تشریح شده است. تفاوتی که در زبان فارسی به هیچ وجه بین دو واژه بازیگر و هنرپیشه وجود ندارد جز اینکه واژه هنرپیشه احتمالا بیشتر در مورد بازیگران سینما به کار می رود تا تئاتر و اگر اشتباه نکنم هرگز نیز کاربرد منفی نداشته است. از آنجا که عین این کلمات با رسم الخط فارسی (اکتور, کمدین) در زبان فارسی به کار می رفته و هنوز به کار می رود استفاده عین کلمات مطلب ترجمه شده این بخش را معناپذیرتر می ساخت.

نکته آخر اینکه در این بخش همانطور که قبلا نیز اشاره شده, جای خالی برخی اصطلاحات مهم احساس می شود. به عنوان مثال, مدخل مربوط به اصطلاح کارکتر (Caractère).

اما درباره بخش دوم کتاب: تمام نکاتی که در مورد بخش اول کتاب ذکر شد, در مورد بخش دوم آن نیز(بخش مشاهیر تئاتر) وجود دارد. در تالیف این بخش, چنان که گفته شد کتاب دایره المعارف تئاتر (Dictionnaire encyclopédique du théâtre) منبع اصلی ترجمه بوده است. هر یک از مدخل های کتاب اصلی به تناسب موضوع توسط یکی از کارشناسان خبره در همان موضوع نوشته شده است و جدا از مشخصات شناسنامه ای اشخاص (مثل سال و محل تولد و وفات) و ذکر سیاهه آثار, مختصری از ویژگی های آثار فرد مورد معرفی نیز خلاصه شده است. در این بخش همچنین جای خالی بسیاری از نام ها احساس می شود و توضیح مشخصی در این مورد وجود ندارد. اگرچه مترجمان در مقدمه کتاب وسعت و گستردگی این حوزه را بهانه ساخته اند (بهانه ای که در حوزه فرهنگ نویسی, آنهم فرهنگی که صفت جامع را یدک می کشد, موجه نیست) و مدعی شده اند که در انتخاب مدخل های این بخش کوشیده اند از اشخاصی نام ببرند که "در شکوفایی تئاتر کشور خود و نیز در تئاتر جهان" نقش داشته اند؛ اما این سوال باقیست که معیارشان در این انتخاب چه بوده و میزان تاثیر گذاری افراد را از کجا می شناخته اند؟ غیر از اینکه بایستی به منبع مورد استفاده خود استناد می کرده اند؟ به ذکر یک نمونه اکتفا می کنیم: در دایره المعارف تئاتر مدخلی به "رضا عبدو" اختصاص یافته و از او به عنوان یکی از کارگردانان جریان ساز سال های اخیر نام برده شده است در حالیکه در اثر ترجمه شده نامی از وی دیده نمی شود. شاید مرگ زودرس این کارگردان ایرانی تبار مقیم امریکا براثر ابتلاء به بیماری ایدز و موضوعات گستاخانه آثارش مترجمان را به حذف این مدخل واداشته باشد اما همین یک نمونه شائبه برخورد گزینشی اثر را تقویت می کند. برخوردی که در حوزه آکادمیک بی معنی و ناموجه می نماید.

در فهرست منابع کتاب از آثار دیگری نیز نام برده شده است که با توجه به تنوع موضوعی و پراکندگی دامنه آنها معلوم نیست جایگاهشان در تهیه اثری دایره المعارفی چه بوده است و این گمان تداعی می شود که مبادا مترجمان با ذکر کردن نام آثاری که می شناخته اند, صرفا خواسته اند اعتبار کتاب خود را به عنوان اثری تحقیقی و تالیفی بالا برند. شاید اگر در هر قسمت دقیقا منبع مورد استفاده ذکر می شد از دامن زدن به چنین ظنی جلوگیری میشد.

به عنوان نکته آخر نیز باید از ساختار شکلی کتاب از نظر دایره المعارف نویسی خرده گرفت. جدا از فقدان فهرست های واژگانی و ارجاعات که پیش از این ذکر شد, نارسایی هایی در فصل بندی کتاب, فهرست نویسی, انتخاب اندازه و نوع خط و ... مشاهده می شود.

البته با تمام آنچه برشمردیم, انتشار این اثر را باید روزنه ای مهم بر ترجمه یا تالیف دایره المعارفی جامع در حوزه تئاتر دانست و اظهار امیدواری کرد که در چاپ های بعدی کتاب با تجدید نظر در ضعف ها و کمبودهای آن منبع و مرجعی هرچه معتبرتر و مفیدتر در اختیار علاقه مندان گذاشته شود.

این مطلب در شماره خرداد و تیرماه سال 86 مجله صحنه منتشر شده است.

Labels: