وب نوشته‏های بهرام جلالی‏پور

Thursday, February 16, 2006

میهمان ناصری

هم زمان با شب شام غریبان، نمایش تعزیه حر به همت خانه فرهنگ ایران در پاریس برگزار شد و این فرصت را یافتیم که از نزدیک شاهد اجرای کم و بیش متوسط (محدودیت های اجرایی، از جمله محدودیت اعزام اعضای گروه و اجرا در فضای بسته نمازخانه کلیسا را هم در نظر بگیرید) یکی از گروه های با سابقه و قدیمی تعزیه استان فارس باشیم. اجرای نمایش تعزیه در کلیسای تغییر کاربری داده شده پاریس - لوکزامبورگ، با چیدمان جایگاه تماشاگران به گونه ای مستطیل گونه، از آن نوع که در مسافران بیضایی می بینیم، یک بار دیگر مرا به حال و هوای فیلم مسافران برد. فیلمی که به شدت تعزیه قاسم را برایم تداعی می کرد و نشان از استادی و اشراف بیضایی در بهره گیری از ظرفیت های درونی تعزیه داشت. برخلاف برخی که به استفاده از رویه تعزیه، بدون هیچگونه خلاقیتی اکتفا می کنند، بیضایی همواره کوشیده است از ظرفیت های اجرایی تعزیه در خلق آثار مدرن بهره گیرد. چیزی که به عقیده من تنها راه ادامه یافتن حیات این هنر بومی و مردمی خواهد بود.

اجرای مراسم با تک نوازی نی چنان فضای حزن انگیزی ایجاد کرد که فکر نمی کنم هیچ مراسم عزاداری یا نوحه خوانی توان ایجاد آن را می داشت به قدری که حزن را در چهره آریان سه و نیم ساله هم دیدم که در تمام طول مراسم بی صبرانه منتظر صحنه رویارویی شمشیربازها بود و لابد در ذهنش چیزی مثل پیتر پن قهرمان نمایش انیمیشن این روزهایش را تصور کرده بود.

متاسفانه این تک نوازی نی، به خاطر ورود تماشاگران جدید که به زمان آغاز مراسم چندان توجه نکرده بودند، به نحو کسالت آوری طولانی شد. برنامه بعدی نیز هم شبه روایت آقای فقیه، هنرمند دوست داشتنی سینما و تلویزیون بود که اگرچه برای پذیرایی پایان مراسم آش گوشت شیرازی و شله زرد بسیار لذیذی پخته بود ولی متاسفانه کلامش گیرایی، انسجام و استحکام کلام استادان روایت را نداشت.

چرخش حر، یکی از عجیب ترین و شگفت آورترین نقش آفرینان واقعه عاشورا، از اردوگاه اشرار به احرار، دستمایه تعزیه حر، آخرین بخش مراسم بود. گروه چهار نفره تعزیه اعزامی از شیراز به یاری چهار سیاهی لشگر خردسال ساکن پاریس تمام نقش های نمایش را ایفا می کردند و اصولا این قابلیت تکنیک های اجرایی تعزیه است که اجازه می دهد بازیگری در عین واحد هم نقش شمر را بازی کند و هم امام حسین را. اگر مثلا همین یک نکته آخر را بخواهیم در درام مدرن نقد کنیم شاید تفسیرهای متنوعی بتوان ارائه داد اما درام مذهبی ایران به سادگی از کنار تمام این تفسیرها می گذرد و ذکر مصائب اهل بیت را هدف عالیه خود قرار می دهد. اما، این مسئله نبایستی نافی مسئولیت دست اندر کاران و متولیان هنرهای نمایشی کشور در رویکرد نقادانه و علمی به این هنر بومی و مردمی قرار گیرد. کافیست به درام مذهبی اروپا و نقشی که در شکل گیری درام مدرن بازی کرد نگاهی بیاندازیم یا نقشی را که نمایش های سنتی شرق دور و هند در شکل گیری درام داستانی قرن بیستم اروپا بازی کرد مورد توجه قرار دهیم تا به اهمیت میراث بومی و مردمی پی ببریم. خصوصا در کشوری که نشانه ها و آثار چندانی از سنت دیرپای نمایشی در آن باقی نمانده است.

درپایان مراسم، همانطور که اشاره کردم، با آش گوشت شیراز و شله زرد از حضار پذیرایی شد. گروه اعزامی تعزیه اقدام شگفت آور دیگری هم کرده بودند و نان تافتون هم با خود آورده بودند که هنوز بوی نانوایی می داد و همه چند تکه ای از آن را در کیف هایمان گذاشتیم تا گوشه ای از ایران، نامی که این روزها بیش از هر نامی غمگینم می کند، را به خانه هایمان ببریم.

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home