وب نوشته‏های بهرام جلالی‏پور

Saturday, April 16, 2005

ساختمان پزشکان

مثل وزیر سابق امور خارجه که به طنز می گفتند یکی از کراماتش کشف بورکینافاسو بود و برقراری ارتباط دیپلوماتیک با آن, مدیر کل اسبق و مدیرکل سابق مرکز هنرهای نمایشی هم یه کارگردان جهانی کشف کرده بودن و سرقفلی جشنواره تئاتر فجر را داده بودن دستش. با این همه این جناب یه دفعه حرف قشنگی زده بود که همان موقع که شنیده بودم قاه قاه خندیده بودم و در طنز ظریف حرفش حقیقتی دردناک یافته بودم. دوستی حکایت می کرد می گفت وقتی تعدادی از بزرگان را با عنوان دکترفلان و دکتر بهمان و دکتر کی ئک و دکتر کی ئک به این جناب معرفی می کنن, یه دفعه برمی گرده میگه شما تئاترتون چقدردکتر داره, مگه مریضه؟ این بود که اون موقع ها ما به مرکز هنرهای نمایشی به طنز می گفتیم ساختمان پزشکان!

خوب اون بابا راست می گفت. توی رشته های فنی و مهندسی و پزشکی الکی نمیشه به کسی دکتر و دانشمند و از این جور القاب داد. یا طرف بلده موشک بسازه و می سازه و هوا می کنه, یا بلد نیست و موشک از جایش تکان نمی خوره. یا طرف بلده مغز بیماری را عمل کنه و می کنه و بیمار خوب میشه یا بلد نیست و مریض رو ازهمون طرف می فرستن امین آباد. (البته بدون در نظر گرفتن مسائل دیگه ای که بعضی وقتا باعث سقوط موشک یا فوت بیمار حین عمل یا بعد از اون میشه) خلاصه الکی نمیشه واسه کسی عنوان جعل کرد و از اون دانشمند گرانمایه و استاد فرزانه ساخت. اما متاسفانه در حوزه علوم انسانی و هنر این طور نیست. یعنی در این حوزه ها هم همینطوره اما از اونجا که بازده عمل به شدت نسبیه و ملاک و معیار ثابت و مورد اجماعی وجود نداره, اینه که یک عده واسه خودشون جولان میدن و از این جهته که کشور ما در این حوزه ها ماشاءالله ماشاءالله بیش ترین تعداد استاد و دانشمند و فرزانه و از این جور محصولات رو داره و نمونه اش هم همین دکترهای محترمی که به مدد ارزیابی های وزارت فخیم ارشاد تولید میشه. بعضی ها فکشون پیاده میشه تا مدارج تحصیلی رو طی کنن بعد بعضی های دیگه همینطوری یه روز صبح از خواب بیدار میشن و یه مدرک دکتری زیر نازبالشتشون پیدا می کنن و همینجوری کتره ای شروع می کنند به گوهر افشانی.

فعلا تا همین جا بمونه تا بعد...

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home