وب نوشته‏های بهرام جلالی‏پور

Thursday, December 23, 2004

یک نکته درباب امنیت شغلی هنرمندان

تابستان گذشته که در گردش یک روزه تور تفریحی یک مرکز فرهنگی- اجتماعی همراه شده بودیم, با یک زن و مرد جوان و دو فرزند خردسالشان آشنا شدیم. مرد هفت هشت ماه بود که بیکار بود و حقوق بیکاری می گرفت که لابد آنقدر بود که حوصله گردش را داشته باشد. با این حال, دلش می خواست دوباره برود سر کار. خوب قطعا حقوق بیکاری آنقدر نیست که تمام حوایج آدم را تامین کند و طبیعی است که آدم کار کردن را ترجیح دهد. خصوصا اینکه با توجه به استانداردهای محیط کار خیلی هم لازم نیست متحمل زحمت و سختی شود. بگذریم. چند روزقبل, در زمان اجرای نمایشی که فائزه به مناسب نوئل درهمان مرکز رو صحنه می برد, دوباره با همان مرد جوان برخورد کردیم. هنوز بیکار بود و اوقاتش را در خانه با فرزندان می گذراند و آنقدر حوصله داشت که آمده بود تماشای نمایش. یعنی تا همین الان بیش از یک سال است که حقوق بیکاری دریافت می کند و نکته جالب تر این است که اینجا کافیست فرد قبلا فقط یک سال کار کرده باشد تا بتواند در صورت بیکار شدن حقوق بیکاری دریافت کند.

این است که وقتی امروز در اخبار خواندم که یکی از سیاه بازهای قدیمی تئاتر پارس بعد از تعطیلی این تالار از نگرانی تامین معاش روزانه سکته کرده و مرده است, دلم سخت به درد آمد. خیلی دردناک است که انسانی در شصتمین سال عمرش (که قطعا حداقل نیمی از آن را کار کرده است) از بیم تامین معاش روزانه سکته می کند و تمام.

خواندم که محمود استاد محمد به دنیال طرح شکایتی در این مورد است. اقدامش را ارج می نهم اما باید پرسید انگشت اتهام متوجه چه کسی است؟ روزانه ده ها و صدها هنرمند و غیرهنرمند (که من گمان نمی کنم کارگر فلان کارخانه که بایستی با هزار مشقت و سختی خانواده پرجمعیت خود را با حقوق ناچیز بگرداند, کمتر هنرمند باشد) بیکار می شوند اما شاید آنقدر کهنسال نیستند یا ضربه های زندگی هنوز آنقدر زخمشان نزده است که ناگهان قلبشان از تپش بازایستد .

درد عمیق تر از آن است که در یک خط بتوان برای آن نسخه پیچید اما خیلی ساده می توان دریافت که حل مشکل نظام تامین اجتماعی هنرمندان نخستین قدم در حل مشکل امنیت شغلی آنان است. خیرخواهان باید بکوشند بیش از هر چیز تشکل های صنفی هنرمندان را نهادینه و فراگیر سازند تا بعد ازاین شاهد چنین وقایع دردناکی نباشیم .

Labels:

1 Comments:

Blogger Milad Akbarnejad said...

سلام. من هم سخت مشتاق‌ام كه آن‌چه شما گفتيد بشود. به زودي انشاءا... در اين راه تلاش‌هايِ بيش‌تري خواهم كرد.
با ادايِ مهرباني.
يا علي!
http://milad.kouly.com

10:28 PM  

Post a Comment

<< Home